تأکید ترامپ بر صدور دستور حمله رژیم صهیونیستی به ایران و پذیرش مسئولیت آن اگرچه از همان آغاز جنگ تحمیلی ۱۲روزه برای مردم ایران آشکار بود، چراکه رژیم صهیونیستی را در حد اندازه و توان حمله به ایران نمیدانستند، اما اعتراف ترامپ به این جنایت در شرایطی که در پایتخت امریکا از مردمش شکستخورده است، معنای ویژهای مییابد. مروری بر تحولات دوساله اخیر در منطقه غرب آسیا و انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیسجمهور (پادشاه) امریکا، تردیدی باقی نمیگذارد که روی کار آمدن مجدد ترامپ قبل از اینکه محصول یک انتخابات سالم در امریکا باشد، محصول توافق فرا دولتیهای امریکاست تا با نادیده گرفتن جرم ترامپ در سازماندهی هواداران برای حمله به کنگره در پایان دور اول ریاستجمهوریاش، بار دیگر او را روی کار بیاورند تا به روند افول قدرت امریکا و شکستهایش، پایان بدهند، چراکه در سه دهه گذشته قدرت و نفوذ امریکایی که بعد از فروپاشی شوروی در پی کدخدایی جهان بود، بهشدت نزول کرده و تمام راهبردهای طراحیشده امریکاییها برای بازگرداندن قدرت امریکا به ویژه در غرب آسیا به شکست انجامیده و به رغم تحمیل هزینه ۸ تریلیارد دلاری بر مردم امریکا نتوانسته بودند مهره نیابتیشان یعنی رژیم صهیونیستی را نجات داده و شکستهای متعدد این رژیم در جنگهای سیوسه روزه و... این رژیم را به سمت فروپاشی فرومیبرد. اما ترفند فرا دولتیهای امریکا نهتنها کارگر نیفتاده و رژیم صهیونیستی هر چه بیشتر در باتلاق جنایتهایش در منطقه فرورفته، بلکه ترامپ را نیز دارد با خود غرق میکند.
افول قدرت امریکا در سالهای اخیر به لحاظ اقتصادی و فزون یافتن اوراق قرضه امریکا از جی دی پی امریکا و نفرت جهانی از رژیم امریکا در جهان به دلیل سازماندهی، هدایت و حمایت از جنایتهای رژیم جنایتکار صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان بیگناه فلسطینی، لبنانی و... بدیهیترین نتیجهاش شکست در داخل خاک این کشور از مردم امریکاست که برای او لقب پادشاه را برگزیدهاند، قبل از اینکه ترامپ بتواند در عرصه جهانی با ادعای مهار ۸ جنگ برای خود کارنامه مثبتی را ثبت کند، او را وادار به اعتراف به آغاز جنگی میکند که بعد از ۱۲ روز و درخواست آتشبس دستهایش را در برابر ملت ایران بالابرده بود، با این تصور که میتواند برای خود کارنامه بسازد و برخی سران بزدل منطقه و برخی کشورهای دستنشانده امریکا که حاضرند چاپلوسی فردی، چون ترامپ را بنمایند و او برای آنها پشیزی قائل نیست و به آنها به عنوان کیف پول و یا... نگاه میکند، زیر سلطه خود نگه دارد. درزمینه پذیرش مسئولیت حمله رژیم صهیونیستی به ایران، نکاتی چند قابلذکر است:
۱- پذیرش مسئولیت حمله به ایران در شرایطی است که به رغم جنایات امریکا و رژیم صهیونی علیه مردم ایران در آغاز جنگ، امریکا و رژیم در زیر باران موشکهای ایران تاب نیاورده و بعد از دوازده روز درخواست آتشبس نمودند، این یعنی اعتراف به شکست و ناتوانی در رسیدن به اهداف چراکه تداوم حملات ایران به سرزمینهای اشغالی میتوانست به له شدن بیشتر و نابودی رژیم صهیونیستی منجر شود.
۲- یکی از اهداف اعلامی ترامپ از این حملات از بین بردن توان هستهای ایران بود که پاسخ رهبر معظم انقلاب به این ادعا «به همین خیال باش» حکیمانهترین پاسخی بود که باید به این ادعا داده میشد.
۳- از بین بردن مقاومت از اهداف اعلامی و اعمالی ترامپ و نتانیاهو در این تجاوز بود، اما به رغم این جنایات دوساله، مقاومت همچنان محکم و پابرجاست چراکه ترامپ جزو شروطش برای مذاکره با ایران عدمحمایت از مقاومت است و این نشاندهنده آن است که مقاومت همچنان زنده است و خار چشم ترامپ و نتانیاهو و دیگر مزدوران رژیم صهیونیستی و حامیان آنها در منطقه است.
۴- شکست جمهوری خواهان و ترامپ در انتخاب شهردار نیویورک به رغم تهدیدهای ترامپ در آستانه انتخابات نسبت به قطع کمکهای دولت فدرال به نیویورک به دلیل شعارهای ضد صهیونیستی مطرحشده توسط شهردار منتخب، در کنار اجتماع هفتمیلیونی نه به پادشاه در سراسر امریکا، نشاندهنده فاصلهگیری مردم امریکا از انتخابی است که فرا دولتیهای امریکا در پاییز سال ۱۴۰۲ بر مردم این کشور تحمیل کرده بودند و این نشاندهنده تحول در جامعه امریکاست.
۵- این اعتراف ترامپ اگرچه ممکن است باهدف ترسانیدن مردم ایران صورت گرفته باشد، اما مردم ایران با مقاومت و ایستادگی، پاسخ او را در میدان دادند. اگرچه این اعتراف ماهیت تجاوزکارانه امریکا را به جهانیان نشان داد و بهترین فرصت را برای ایران ایجاد کرد تا ماهیت این تجاوز را بیشتر به جهانیان شناسانیده و از طریق مراجع بینالمللی محاکمه متجاوز را خواستار شوند.
۶- اعتراف ترامپ به اینکه من مسئول حمله اسرائیل به ایران بودم، به معنای آن است که مذاکرات از ابتدای دولت ترامپ فریبی بیش نبود؛ و این روشنترین پاسخ به کسانی است که هنوز هم در توهم مذاکره با امریکا به سر میبرند.
۷- اعتراف ترامپ یافتههای قبلی مردم ایران را ثابت کرد که ترامپ فاقد عقلانیت سیاسی است، چراکه تصور میکند این اعتراف میتواند بر بحران مشروعیتی که در داخل امریکا به آن دچار شده فائق آید، فارغ از اینکه اعتراف ترامپ به این جنایت، اهداف امریکا در جهان را بیشازپیش برای نیروهای مقاومت مشروع میسازد.
۸- در نقطه مقابل، اما صلابت و اقتدار رهبری معظم انقلاب در مواجهه با جنگ شناختی دشمن، در پسا جنگ ۱۲ روزه، تحیر مراکز اندیشه ورزی امریکایی را برانگیخته است. هفته گذشته پاتریک کلاوسون پژوهشگر ارشد در انستیتوی واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در مقالهای تحلیلی با تأکید بر اینکه رفتار ایران دفاعی نیست؛ مراقب باشید، به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان و دانشآموزان استناد کرده و مینویسد: سخنان آیتالله خامنهای را میتوان بهترین شاخص برای سنجش وضعیت کنونی جمهوری اسلامی دانست. بررسی اظهارات او در چند ماه گذشته، از افزایش محسوس اعتمادبهنفس ایران حکایت دارد. او در ادامه میافزاید: برخلاف برداشت عمومی در غرب، رهبران ایران نشانهای از نگرانی نسبت به آسیبپذیری نظامی کشور بروز ندادهاند.
آنها اطمینان دارند که ابزار کافی برای پاسخگویی به هر حملهای را در اختیاردارند؛ همین احساس قدرت، دلیل عدم شتاب تهران برای احیای مذاکرات هستهای نیز هست. ایران مانند کشوری که نیازمند دفاع فوری است رفتار نمیکند؛ بلکه به وضعیت راهبردی خود اطمینان دارد. براین اساس، واشینگتن باید فرض را بر آن بگذارد که توافقی پایدار با تهران در کوتاه مدت شکل نخواهد گرفت و ایران مسیر خود را برای به چالش کشیدن منافع امریکا ادامه خواهد داد.